استراتژیک بودن به جای شلوغ بودن در موفقیت

موارد زیادی وجود دارد که توجه ما را به خود جلب می کنند، از تبلیغات گرفته تا شبکه های اجتماعی، تماس های کاری و فعالیت های خانوادگی. در حالی که همه به طور جزئی یا کلی بیش از حد خود را وقف کار می کنیم، در برخی از موارد در پایان روز، از خود می پرسیم: ” نمی دانم روز چطور سپری شد” یا “هیچ یک از کارهایی که باید امروز به اتمام می رساندم را تمام نکردم” یا “احساس می کنم هیچ پیشرفتی نداشته ام.” باید تلاش کنید راهی پیدا کنید تا متمرکز بمانید و  استراتژیک بودن بودن را به جای شلوغ بودن برگزینید.

برای ایجاد یک طرز فکر جدید، باید سه سؤال از خودتان بپرسید. در نهایت خواهید دید به جای اینکه از خودتان بپرسید که روز چطور سپری شد، دیگران از شما می پرسند که چطور به همه کارهایتان می رسید.

 

 در استراتژیک بودن آیا کارهایتان بر آینده یا اکنون شما تأثیر می گذارد؟

بسیاری از کارهایی که لیست شما را پر کردند، بر آینده تأثیر نمی گذارد. ممکن است وظایفی باشند که تنها گامی در یک فرآیند بزرگتر بوده اند. آن ها به طور کامل تحقق نیافتند و احتمالاً باید دوباره انجام شوند و شما به آن ها اجازه می دهید که بیشتر وقت تان را بگیرند.

بنابراین برای استراتژیک  بودن باید شروع کنید به پرسیدن این سؤال از خودتان که: “آیا زمانی که برای این کار صرف می کنم مرا به سمت آینده سوق می دهد و به من کمک می کند تا به جایی که می خواهم برسم، یا مرا در همان مکانی که در حال حاضر هستم نگه می دارد؟” اگر چیزی است که مرا در همان مکان نگه می دارد، دو حالت دارد: باید انجام شود یا لازم نیست انجام شود. اگر به عنوان بخشی از شغل شماست یا رئیس تان از شما درخواست کرده که انجامش دهید، آن را سریع و به طور کارآمد انجام دهید. اگر کاری است که واقعاً نباید انجام شود، آن را حذف کنید.

شاید این کار یک جلسه اختیاری باشد؛ از خودتان بپرسید که آیا ارزشی اضافه خواهم کرد یا ارزشی دریافت خواهم کرد؟ اگر این طور نیست، شرکت نکنید. آن زمان را برای پروژه هایی که به شما کمک می کند تا به آینده ای که در ذهن دارید دست یابید، اختصاص دهید.

چقدر بر آینده من تأثیر می گذارد؟

برخی پروژه ها بر اساس میزان تأثیرگذاری شان بر روزها و هفته های آینده باید زمان کمتری به آن ها اختصاص یابد. بیایید مثالی بزنیم. فرض کنیم می خواهید بهترین پلنفرم را برای میزبانی دوره های خود انتخاب کنید و به پلتفرمی نیاز دارید که از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد و در عین حال به دانش آموزان این امکان را بدهد تا مطالب مورد نیاز خود را با سهولت و با یک فرایند آسان دریافت کنند. ممکن است زمان زیادی را به بررسی وبلاگ ها اختصاص دهید و در مورد بهترین خدمات مطالعه کنید.

در نهایت یکی از ارائه دهندگان بزرگ را انتخاب می کنید. وقتی برای ثبت نام وارد سایت می شوید متوجه می شوید که در حال حاضر تنها به یک گزینه خوب نیاز دارید و با تغییر نیازهای کسب و کارتان، انتقال محتوا به جای دیگر آسان خواهد بود و نیازی به صرف ساعت ها زمان برای تحقیق در مورد یک راه حل دائمی نیست. در اینجا تمرکز بیش از حد شما بر روی انتخاب بهترین پلتفرم بود و نه اینکه چگونه بر آینده تأثیر می گذارد. در استراتژیک بودن با گذشت زمان، ممکن است نیاز به راه حل کاملاً متفاوتی باشد. می توانید برخی از آن ساعات از دست رفته را برای کار دیگری اختصاص دهید.

 

برای استراتژیگ بودن بپرسید آیا این کار تولید کننده است یا مصرف کننده؟

ممکن است بارها پیش آمده که برنامه و اپلیکیشنی را باز کرده اید و بعد از ده، بیست یا سی دقیقه با خود فکر کرده اید که، “این برنامه را برای چه کاری باز کردم؟” دلیلش این است که شما از تولیدکننده بودن به مصرف کننده بودن تبدیل شدید، شروع به خواندن می کنید و فراموش می کنید که برای انجام چه کاری وارد آن برنامه یا اپلیکیشن شده اید. به تمام ساعاتی که در طول روز صرف این موارد – شبکه های اجتماعی، تلویزیون، خریدهای آنلاین و …- می کنید، فکر کنید. با این کار، بهتر می توانید کارهای خود را برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال، می توانید وقتی برنامه های تلویزیونی مورد علاقه خود را تماشا می کنید، کارهای که نیازی به سکوت ندارند را نیز انجام دهید.

 

سخن پایانی

پاسخ به این سه سؤال در استراتژیک بودن کمک می کند تا زمان خود را کنترل کنید، انرژی خود را متمرکز کنید و گام های بهتری در جهت اهداف خود بردارید. آنها به شما این امکان را می دهند تا بر آنچه شما را به جلو سوق می دهد تمرکز کنید، و در نتیجه نه تنها احساس “شلوغ بودن” نخواهید کرد، بلکه احساس کارآمد بودن نیز خواهید داشت.

 

منبع:

www.entrepreneur.com



۴ نکته برای رسیدن به اهداف