مهارت های پنهان یک مدیر ارشد

برای کسانی که پله های ترقی شرکت ها را طی می کنند، درک تفاوت مهارت های بین مدیریت نوپا و ارشد مهم است.

در اکثر شرکت ها، مدیریت نوپا تخصص پیدا می کند در حالی که مدیریت ارشد تجسم می کند. تفاوت در چیست؟ بیایید در این پست از وبلاگ نومانو مهارت های سخت و نرمی که ضروری هستند تا فرد یک متخصص مدیر و رهبر خلاق شود و به سمت رده های بالاتر مدیریت حرکت کند را بررسی کنیم.

 

مهارت های پنهان رهبری

گوش دادن فعال

به عنوان مدیریت ارشد، شما به افراد در حرفه های مختلف گوش خواهید کرد. گوش دادن فعال روشی است که هر دو طرف در مکالمه مشارکت دارند و به خصوص هنگامی که با شخصی که اطلاعات جدید و احتمالاً گیج کننده ای را به شما انتقال می دهد صحبت می کنید، مهم است. همانطور که کارمند در حال صحبت است، مدیر از طریق زبان بدن و میکرو اکسپرشن ها (microexpressions)، یعنی تکان های سر، تماس چشمی، کج کردن گردن و ترجمه و تفسیر کردن، در طول صحبت گوینده در گفتگو مشارکت دارد. علاوه بر این، این حرکات شنوده به منظور داشتن دقت است و در نتیجه ارتباط بسیار مؤثرتری حاصل می شود.

در کنار گوش دادن فعال، توانایی تشخیص نشانه های غیر کلامی قرار دارد. همان طور که گوش می دهید به حرکات صورت، زبان بدن، تن صدا توجه کنید. هرچه اطلاعات بیشتری از این نوع ارتباط کسب کنید، بهتر می توانید مسائل مربوط به سیاست های اداری و سوء تفاهم های ساده را حل کنید. به طور خلاصه، شما قادر خواهید بود کارها را به خوبی انجام دهید.

 

سازگاری

سبک رهبری شما چیست؟ آیا وقتی لازم است تصمیمی اتخاذ شود همه چیز را رها می کنید، و بیش از حد کار به زیردستان خود محول می کنید؟ ممکن است فکر کنید که همه باید در پیرامون شخصیت مدیر ارشد کار کنند، اما در واقع در شرکت های موفق برعکس این موضوع صادق است. مدیریت ارشد محرک فرهنگ شرکت نیست؛ بلکه بیشترین میزان واکنش به آن را دارد. کار با شخصیت های مختلف برای مدیریت تیم های بزرگ ضروری است، چیزی که در واقع ممکن است برای مدیریت نوپا غیر ضروری به نظر بیاید.

تصمیمات مدیریت ارشد غالباً سراسر کل سازمان منعکس می شود. این امر چگونه می تواند بر مفهوم سازگاری تأثیر بگذارد؟ هرچه تصمیمات به سمت پایین زنجیره می رود، سازگاری می تواند به صورت بی تفاوتی به نظر به رسد. چگونه یک مدیر ارشد به صورت موردی سازگاری و تعادل ایجاد می کند در حالی که اعتباری را به عنوان نقطه عطف کسب و کار حفظ می کند؟ هنگامی که مفهوم تعادل را درک کنید، ممکن است برای آن مقام ارشد آماده باشید!


هوش تجاری

مدیریت ارشد همیشه باید در نظر داشته باشد که تصمیمات آن ها چگونه بر زنجیره تأمین داخلی و قیف فروش خارجی تأثیر خواهد گذاشت. وقتی تحولی را ایجاد می کنید، روزهای لابی کردن شما برای بودجه تحقیق و توسعه  (R&D)بی پایان به منظور توسعه ی عملیات (DevOps)  پایان یافته است! کارمندان ارشد باید درک کنند که یک دلار تحقیق و توسعه چه میزان از بازاریابی خط محصول، که در حال حاضر در بازار است، فاصله می گیرد. و در مورد اینکه چگونه یک پروژه شکست خورده بر روند کار تأثیر می گذارد؟ این تصمیمات سخت دشوارتر اتخاذ می شوند، اگر سایر بخش های شرکت معتقدند که شما از بخشی که بیانگر تخصص شما است، حمایت می کنید.

آیا شما کسب و کار را به عنوان یک مجموع از ادراک تا مشتری درک می کنید؟ اگر اطلاع ندارید آیا مایل هستید بدانید (این به گوش دادن فعال باز می گردد)؟ نقش های نوپا از این مزیت برخوردارند که می توانند به طرف یک هدف خاص حرکت کنند. یادگیری فرآیند کلی که کسب و کار چطور پول در می آورد یکی از مهمترین ابعاد بالا رفتن رتبه است.

 

مدیریت زمان

به عنوان یک مدیر نوپا، احتمالاً به شما مسئولیت هایی داده شده که می توانند در یک بازه زمانی مشخص انجام شوند، یک بازه زمانی که توسط مدیریت ارشد تعیین شده است. به عنوان یک مدیر ارشد، شما از چنین راهنمایی و هدایتی برخوردار نیستید. شما کسی هستید که این بازه را برای هر فرد دیگری و خودتان تنظیم می کنید. نقش اصلی شما به عنوان یک مدیر ارشد، دادن نقش های پروژه به افرادی است که آن ها را با بالاترین میزان کارایی و بهره وری انجام می دهند.

بعد از مشخص کردن بازه برای کلیه کارمندانتان، باید برنامه خود را اولویت بندی کنید. چه میزان زمانی را می توانید به موانع اجتناب ناپذیر اختصاص دهید قبل از اینکه به مدیر نوپا خود در آن فضا اعتماد کنید؟

 

دستاورد

هیچ راه نزدیکی وجود ندارد، برای رسیدن به مدیریت ارشد، باید توانایی موفق شدن را به نمایش بگذارید. در بیشتر موارد، شما این را در تخصص خود نشان خواهید داد. اشتباه فکر نکنید که تخصصتان می تواند شما را از تلاش و کار برای مدیریت ارشد مستثنی کند. تلاش برای گسترش سریع افق فکری یا سیاسی، امکان دارد جاه طلبی های بیهوده ای را ایجاد سازد، اگر شما دستاوردهای قابل سنجشی برای گرفتن بک آپ از آن نداشته باشید!

هر سرپرست اجرایی به شما توصیه می کند در کنار مهارت های قابل انتقال مهارت های خاص موضوعی را در CV خود ذکر کنید. تسلط بر مهارت های سخت به این معناست که شما باید نظم و ترتیبی برای اجرای واقعی داشته باشید. از آنجایی که شما به دنبال این هستید که یک مدیر ارشد باشید، آیا این یک مفهوم مهم برای پروژه نخواهد بود؟

با یادگیری مهارت های فوق شما بیزینس من بهتری خواهید بود که می توانید از همان میزان ساعات کار در یک روز کاری برای بر عهده گرفتن و کنترل مسئولیت بسیار بیشتری استفاده کنید. وقتی این انگیزه واقعی شما شد، دیگر محدودیتی برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد.



۶ ویژگی که مدیران جدید را به رهبرانی بزرگ تبدیل می کند