تیمی را تصور کنید که در آن هر یک از اعضای تیم در مسیری متفاوت حرکت می کنند. آن ها به یکدیگر اعتماد ندارند و با یکدیگر به خوبی در مسیر پیش نمی روند. نقش های نامشخص و دید ناقص و مبهم باعث سردرگمی بیشتر اعضای تیم شما می شود. چگونه می توانید تمام اعضای
"مشکلی که به اشتراک گذاشته شده است، نصف شده است." آیا این گفته حقیقت دارد؟ طبق یکی از مطالعه های دانشگاه استنفورد، باید بگویم بله، شرکت کنندگانی که قرار بود با همکاری یکدیگر کار کنند، نسبت به آن هایی که به تنهایی مشغول به کار بودند، متعهدتر بودند. تحقیقات بیشتر نشان داده است که شرکت
مشارکت و همکاری و خدمت به دیگران به شما این امکان را می دهد که ارزشی به همان میزان دریافت کنید. و در نتیجه رضایت مشتری را نیز به همراه داشته باشید. این امر مستلزم یک طرز فکر رهبری خدمتگزار است که در آن مدیران و متخصصان، به صورت خستگی ناپذیری به مشتریان خدمت می
این طبیعت انسان است که مسائل را بیش از حد پیچیده و بغرنج نشان می دهد. به خصوص وقتی صحبت از مشارکت کارمندان در میان باشد. احتمالاً به دلیل این که هنگام که در تعامل با بُعد غیرفنی و انسانی کسب و کارتان هستید، موضوع کمی پیچیده است. آنچه اکثر مدیران هنگام تلاش برای بهبود
کار گروهی، کار کردن با یکدیگر یا همکاری مثل نواختن موسیقی است. وقتی تیم شما با استعداد و همگام باشد، نتایج عالی خواهند بود. وقتی آنها ناامید شده و روی برنامه های فردی خود متمرکز می شوند، بی نظمی و آشفتگی اتفاق می افتد. ما در نومانو می خواهیم تیم شما به یک هماهنگی عالی
والت دیزنی: "شما می توانید طراحی و خلق کنید، و شگفت انگیزترین مکان را در جهان ایجاد کنید. اما برای این کار افراد باید رویاها را به واقعیت تبدیل کنند." آیا طوفان فکری اتلاف وقت است؟ شما بر این باور هستید که این کار برای استفاده از نظرات افراد گروه شما در مورد یک موضوع
مفهوم کسب و کار بدون کاغذ حدود 30 سال یا قبلتر مطرح شد. ظاهراً چنین تغییری نیازمند گذشت زمان زیادی بوده است و در نهایت هم با استفاده از سیستم ها و نرم افزارهایی مانند مدیریت وظایف این عمر امکان پذیر شده است. ولی باید اعتراف کرد که این تغییر در سازمان ها و کسب
چنانچه تا کنون شنیدهاید، ما زمینی ها، بالاخره موفق شدیم چیزی را که زمانی وجودش غیر ممکن تلقی میشد، به صورت دیجیتالی به دست آوریم تصویر یک سیاه چاله که 55 میلیون سال نوری با زمین فاصله دارد! نکته ی جالب این دست آورد در این بود که دربارهی کسی که افتخار گرفتن تصویر این پدیدهی
در صورتی که کد ENFJ، INFP، ISFP، ENTJ,MBTI ...خود را در پروفایل توییترتان ننوشته اید، احتمالا آشنایی چندانی با این کد ها ندارید. iD یا DC، Si چطور؟ اشتباه نکنید، آنها اسامی عنصر های جدول تناوبی نیستند! تمام این سرواژه ها در واقع نتایج تست های شخصیت شناسی هستند. استفاده از این نوع تست ها،
رهبرهای بزرگ معمولا با ارتکاب اشتباهات ، بزرگ شدن سازمانها یا مشاهده رفتار دیگر مدیران ، شکل می گیرند . اگر بگوییم راه ساده تر و بهتری هم وجود دارد برای اینکه بتوانی ، رهبر و مدیر بهتری چه داخل و چه خارج از محیط کارت باشی چی ؟ طی چهار سال گذشته ، من